۰۳ آذر۱۰:۴۱
امربه معروف و
نهی ازمنکر
نقش هر مسلمان
در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسؤولیت های اجتماعی داشته باشد،
ایجاب می کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می افتد. این
مطلب در فقه اسلامی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده و از مهم ترین
مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان به شمار می رود؛ چنان که از مهم ترین فرایضی است که
وجوب کفایی آن ضروری دین شناخته شده و ضامن بقای اسلام است.[۱] قرآن کریم در بیان
صفات ممتاز مؤمنان می فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ
أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ
یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ
رَسُولَهُ»[۲]
مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور)
یکدیگرند، امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند، نماز را برپا دارند و زکات را می
پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند. به موجب این آیه، افراد مؤمن به سرنوشت
یکدیگر علاقمند بوده و به منزله یک پیکر می باشند. پیوند سرنوشت ها موجب می شود کهتخلف و انحراف یک فرد، در کل جامعه تأثیر بگذارد؛ چنان که یک
بیماری واگیر در صورتی که معالجه نگردد، از فرد به جامعه سرایت نموده و سلامت آن
را به خطر می اندازد. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در این زمینه می فرماید:
یک انسان گنهکار در میان مردم، همانند فرد
ناآگاهی است که با گروهی سوار کشتی شده و آن گاه که کشتی در وسط دریا قرار می
گیرد، تبری برداشته و به سوراخ نمودن جایگاه خود می پردازد، هر کسی به او اعتراض
می کند او در پاسخ می گوید: من در سهم خودم تصرف می کنم؛ به یقین این یک حرف
احمقانه است. اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولی نمی کشد که
همگی غرق می شوند.[۳]
معروف و منکر که دو مفهوم متقابلند، در لغت
به معنای شناخته شده و ناشناخته می باشند؛[۴] و در اصطلاح کارهایی که نیکی یا زشتی
آن ها توسط عقل یا شرع، شناخته شده باشند، به ترتیب معروف و منکر نامیده می
شوند.[۵] به کارگیری لفظ معروف و منکر در امور مربوط به بایدها و نبایدهای دین،
بدین لحاظ است که فطرت پاک انسانی با کارهای معروف آشنا و مأنوس و با زشتی ها و
امور ناپسند، بیگانه و نامأنوس است.
بنابراین معروف ومنکر قلمرو وسیعی دارد و در
محدوده عبادات یا یک سری از گناهان کبیره نمی گنجند. معروف شامل امور اعتقادی،
اخلاقی، عبادی، حقوقی، اقتصادی، نظامی (همانند مرزداری و پیکار در راه خدا) سیاسی
(مثل حضور در صحنه های انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای آن) و امور فرهنگی می شود و
منکر نیز شامل منکرات اعتقادی، عبادی، اخلاقی، اقتصادی (مانند کم فروشی و احتکار)،
سیاسی (همانند جاسوسی و کمک به ضدانقلاب)، نظامی (نظیر فرار از جبهه و جنگ، عدم
رعایت سلسله مراتب فرماندهی) و... می شود در مجموع می توان از معروف و منکر، به
ارزش ها و ضد ارزش ها تعبیر نمود.
● شرایط وجوب
امربه معروف و نهی ازمنکر
۱) باید امر به معروف و نهی از منکر کننده بداند
آنچه مکلف ترک نموده، واجب و یا آنچه مرتکب گردیده از منکرات است و بر کسی که چنین
علم و آگاهی از کار دیگری ندارد، واجب نیست.
۲) باید آمر یا ناهی احتمال تأثیر دهد پس اگر
مطمئن باشد که امر و نهیش مؤثر واقع نمی شود، امر و نهی بر وی واجب نیست.
۳) لازم است امر و نهی کننده بداند که شخص بر
گناهش باقی است پس اگر دانست که وی گناهش را ترک نموده و آن را تکرار نخواهد کرد،
امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست.
۴) برخورد با گنهکار ضرر و مفسده ای برای
امرونهی کننده یا خویشان و برادران دینی اش نداشته باشد؛ مگر معروف و منکر از
اموری باشند که شارع مقدس اهتمام ویژه ای نسبت به آن ها دارد؛ مانند حفظ اسلام و
شعائر آن و امنیت جان و ناموس مسلمانان، بنابراین اگر شعائر اسلامی یا جان عده ای
از مسلمانان در معرض خطر و نابودی شد، باید اصل اهم و مهم مورد توجه قرار گیرد و
صرف ضرردیدن موجب سقوط وظیفه نمی شود.[۶] اقسام امر به معروف و نهی از منکر امر به
معروف و نهی از منکر به دو قسم واجب و مستحب تقسیم می شود که عبارتند از:
۱) آنچه انجام آن از نظر عقل یا شرع لازم و واجب
و یا ارتکابش از نظر آن دو، زشت و قبیح باشد، امر و نهی در موردشان واجب می گردد.
۲) هر کاری که انجامش از نظر عقل یا شرع خوب و
مستحب یا ارتکابش از دیدگاه آن دو، پسندیده نیست، امر و نهیش مستحب است. گفتنی است
امر به معروف و نهی از منکر از واجبات توصلی است یعنی قصد قربت در آن شرط نیست؛ هر
چند با داشتن قصد قربت از پاداش الهی نیز برخوردار خواهد شد.
● مراتب امر به
معروف و نهی از منکر
نخستین و مؤثرترین روش برای دعوت دیگران به
نیکی ها و بازداشتن از منکرات، آراستگی خود انسان به تقوی و اخلاق حسنه است. صاحب
جواهر از فقهای شیعه در این باره می نویسد:
آری، از بزرگ ترین افراد امربه معروف و نهی
ازمنکر و والاترین و مؤثرترین آن ها، خصوصاً نسبت به زعیمان دینی این است که جامه
کار نیک بپوشند و در کارهای خیر از واجب و مستحب پیشقدم باشند و جامه زشت کاری را
از اندام خود دور کنند و نفس خویش را به اخلاق عالی تکمیل و از اخلاق زشت پاک
سازند که این خود سبب مؤثر و کاملی است تا مردم، به معروف گرایش پیدا کرده و از
منکر دوری گزینند... .[۷]
در فقه اسلامی سه مرحله برای این وظیفه مهم
در نظر گرفته شده است. هر مرحله نیز خود دارای مراتب و درجاتی است و در صورت مؤثر
بودن یک مرحله یا یک مرتبه، اقدام به مرحله یا مرتبه بعدی جایز نیست. آن سه مرحله
عبارتند از:
الف) اظهار تنفر قلبی: امرونهی کننده ناراحتی
قلبی خود را از منکر واقع شده آشکار کند و به طرف بفهماند که منظورش از این کار،
این است که وی معروف را انجام داده و یا منکر را ترک نماید. برای این کار چند درجه
است از قبیل روی هم فشردن پلک های چشم و روی ترش کردن، روگرداندن، پشت کردن، ترک
رفت و آمد و امثال این ها.
گفتنی است تنفر قلبی از گناه لازمه ایمان
بوده و بر همگان واجب عینی است، گرچه توان هیچ گونه امر به معروف و نهی از منکر
نداشته باشند و آنچه به عنوان امر به معروف و نهی از منکر باید انجام گیرد، اظهار
تنفر قلبی از گناه است.[۸]
ب) امر و نهی گفتاری: امام خمینی (قدس سره
الشریف) در این زمینه می نویسد:
اگر بداند که از مرتبه اول امربه معروف و نهی
ازمنکر نتیجه نمی گیرد، واجب است از مرتبه دوم استفاده کند، در صورتی که احتمال
تأثیر بدهد و اگر احتمال دهد که با موعظه و زبان نرم، نتیجه حاصل می شود، نباید به
مراحل بعدی تجاوز نماید. اگر بداند که مرحله قلبی اثر ندارد و بایستی با لحن آمرانه
امر و نهی کند، باید همین کار را بکند در عین حال باید درجات تندی در گفتار را
رعایت نماید.[۹]
ج) استفاده از زور و قدرت: اگر دو مرحله قبلی
کارآیی نداشته باشند؛ باید از زور و قدرت استفاده گردد، بدین معنا که با اِعمال
فشار جلوی انجام گناهان گرفته شود و بین شخص و گناه مورد نظرش فاصله ایجاد گردد.
در این مرحله نیز باید از مراتب سبک تر شروع کرد؛ اما در فرضی که بازداری از گناه
متوقف بر کتک کاری و ایجاد جراحت و امثال آن باشد، باید با اذن فقیه جامع الشرایط
انجام گیرد[۱۰] و در شرایط فعلی که نهادهای قانونی جمهوری اسلامی شکل گرفته، چنین
کاری باید با اجازه نهادهای مربوط باشد.
گفتنی است آنجا که از فرد کاری ساخته نیست،
باید امربه معروف و نهی ازمنکر به شکل جمعی و گروهی انجام گیرد. همچنین از تدابیر
عملی نباید غفلت کرد یعنی باید دید چه طرح و رفتاری، مردم را نسبت به کار نیک
تشویق می کند و یا از کار زشت باز می دارد و این به معنای دخالت دادن عقل و منطق،
در اجرای قانون امربه معروف و نهی ازمنکر است؛ چرا که اسلام در شیوه های اجرایی
این اصل مهم، آن را به عقل و تدبیر انسان وانهاده است تا از هر راه ممکن و مفید،
ریشه منکرات را از جامعه برکند. برخلاف واجبات عبادی همانند نماز که شکل انجام آن
نیز باید با تعبد به دستور شرع صورت پذیرد.[۱۱]
نتیجه این که امر به معروف و نهی از منکر
همچون خون در پیکره دین جریان دارد و ضامن حیات اسلام است. خیزش و قیام مصلحان در
جامعه اسلامی نیز، بازتابی از عمل به این فریضه می باشد و اگر مصلحان بزرگی همچون
امام حسین ـ علیه السلام ـ نمی بودند، ارزش های انسانی و الهی از بین رفته و اسلام
قرن ها پیش توسط تبهکاران دفن شده بود، انقلاب اسلامی ایران، خود یکی از ثمرات و
نتایج با ارزش این اصل در جنبه های سیاسی و حکومتی است که توسط مصلح بزرگ، امام
خمینی(رحمه الله علیه) رهبری شده و به پیروزی رسید و هم اکنون به زعامت رهبر معظم
انقلاب اسلامی به راه خود ادامه می دهد.
● تولی و تبرّی
قرآن کریم برای تنظیم روابط اجتماعی وسیاسی
پیروان خود، اصلی را به عنوان «تولّی و تبرّی» مشخص کرده و از آنان خواسته تا آن
را پایه و محور تلاش ها و روابط خود با دیگران قرار دهند. به موجب این اصل هر فرد
مسلمان باید در برابر صالحان و تبهکاران و در مقابل جریان های سیاسی، موضع گیری
مناسبی اتخاذ نماید.