پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به ابوذر فرمود: طوری عبادت کن مثل اینکه خدا را می بینی. اسم این را احسان می گویند. احسان آن است که شما خدا را طوری عبادت کنی، گویی او را می بینی.در قرآن کلمه محسن آمده است دیگر. قرآن محسنین و متقین رامانند هم توصیف کرده است.محسنین و متـّقین. محسن یعنی صاحب احسان.الان ما صحبتمان در مورد صاحب احسان بود دیگر. صاحب احسان و کرم. فرمودند: الإحسانُ أن تَعبُدَ الله کأنـَّکَ تـَراه. تو خدا را عبادت کنی گویی او را می بینی. این امکان دارد. الان چرا اینطور نیست. اصلا برای ما فرض ندارد. اصلا فرض ندارد. فقط ممکن است خیالی از یک خدای غایبی در خاطر ما بگذرد. دیشب عرض کردیم خدای ما غایب است.یک خدای غایبی داریم، گاهی یادش می کنیم. گاهی. گاهی یاد خدای غایبی می کنیم. فرمودند: الدعا مُخُّ العِبادَة.دعا مخّ عبادت است. به خاطر اینکه اگر خدا مرحمت کند، گاهی همه ماها یک وقت در یک مناجاتی، یک کمی حضور را احساس کنیم. یک کم. به این دلیل دعا از همه عبادتها برتر است. گفتند مخّ عبادت. فرمودند که احسان این است که خدا را عبادت کنی کَأنّک تَراه گویی او را می بینی. این یک مرحله است. یک مرحله بالاتر هم دارد آقا. آن مرحله بالاتر این است که دیشب هم عرض کردیم.امیرالمؤمنین جمله ای فرمود که سفره اش برای ماهم پهن است. این سفره امامت برای هیچ کس پهن نیست. سفره رسالت، منصب رسالت، برای هیچ کس نیست.
هیچ کس. هیچ فرض ندارد. اما این سفره ها باز است. فقط یک صاحب همّت می خواهد. صاحب همّت می خواهد. یک شعری بود. من شعر بلد نیستم. اصلا همه شعر ده تا یا پنج تا شعر هم نیست.این شعر را تازگی شنیده بودم، نوشتم. نمی دانم شما یادتان هست یا نه؟ ما قدم از سر کنیم. ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان. اینجا با پا نمی توان رفت.آن نیم بیتش را فراموش کردم. احسان این است که خدا را عبادت کنی گویی او را می بینی. امیرالمؤمنین فرمود که من خدایی که نبینم، عبادت نمی کنم.البته نگفت مثل اینکه ها! مثل اینکه.فرمود:من خدایی را که نبینم، عبادت نمی کنم. این سفره برای ما هم پهن است. آقا تا این مطلب را می گویی که می بینی فکر می کنند مثل دیدن در و دیوار است.دیشب عرض کردم. حالا این عدد را می گویم.مطلب، این عدد نیست.
صد هزار برابر اینکه شما در برابر من هستید، این دیوار مقابل من است، آن دیدن است. آن دیدن، یک دیدنی است صد هزار برابر از این که، من شما را می بینم و شما مرا می بینید. این نیست. یک چیز دیگر است. حالا به ابوذرمی گویند یک کاری کن که وقتی عبادت می کنی مثل این باشد که تو داری خدا را می بینی. بعد یک قدم تخفیف دادند. خب، اگر تو نمی بینی، حالا اینجوری عبادت کن.فکر کن او می بیند، او بالای سرت ایستاده است.در قرآن هم دارد که حالا لفظش را شاید دقیق نگویم.سوره الرّعد آیه 33 می فرماید: هُوَقائِمٌ عَلى کُلِّ نَفس بـِماکـَسَبَت. او بالای سر هر کسی ایستاده است. هر کس هر کاری می کند او بالای سرش ایستاده است. این را توجه کن. و إن لـَم تـَکُن تـَراه. اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. حالا اینجوری فرض کن. این مرحله سوّم است. ما خیالش هم نمی کنیم. آرزویش را هم نداریم. این نکته را هم عرض می کنم، بعد تمام می شود. گریه برای امام حسین علیه السلام این موانع را برطرف می کند. مثل سیل می آید. مثل سیل است که می تواند این موانعی را که عرض کردیم، ریشه کن کند. اما باید در کنارش کارهای دیگر هم انجام دهی. آن کارهای دیگررا که باید انجام دهید را فردا شب اگر خدا مدد کرد عرض می کنم ان شاء الله.
گزیده ای از جلسات اخلاق آیت اله جاودان