پیامبر گرامی اسلام در ضمن یک مثال ساده و روشن، فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و عدم منافات آن را با آزادی، چنین ترسیم میفرماید:
یک گنهکار در میان مردم، مانند کسی است که با گروهی سوار کشتی میشود و هنگامی که در وسط دریا قرار میگیرد، به سوراخ کردن جایگاه خویش میپردازد. اگر دیگران او را از این کار خطرناک بازندارند، آب به کشتی نفوذ میکند و یکباره همگی غرق میشوند.
پیامبر با این تعبیر زیبا، منطقی بودن و لزوم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را بر همگان مجسم میسازد و حق نظارت فرد بر اجتماع را حقی طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشتهاست، میداند. آری، جامعه نیز بهسان کشتی است. سرنشینان کشتی تنها تا حدی آزادند که موجب هلاک دیگران نشوند. هر گاه مسافری از این آزادی استفاده نادرست کند و بخواهد با میخ یا تیشه بدنه کشتی را سوراخ کند، همه مسافران بنابر غریزه دفاعی خود، به شدت با او مبارزه میکنند و عمل او را حرکتی از روی نادانی و محدودنگری میپندارند. بیشک سستی و بیتوجهی آنان، خطر غرق شدن و نابودی همگان را به دنبال خواهد داشت. از این رو، همه مؤمنان در بازداشتن افراد از ارتکاب گناهان و زیرپا نهادن ارزشهای الهی، متعهد و مسئولند.
عمل به این مسئولیت الهی ـ انسانی، بر همه کس واجب است و در صورت کوتاهی، باید در انتظار خواری این جهان و کیفر دردناک سرای دیگر بود.ملااحمد نراقی در توصیهای مؤکد، این زنگ بیداری را با این سخنان به صدا در میآورد:
امر به معروف و نهی از منکر، از اعظم شعائر دین و اقوی علامت شریعت و آیین است و مقصد کلی از بعثت انبیا و ائمه و اوصیا و نایب گردانیدن متدینین از علما، بلکه قطب آسیای جمیع ادیان وملل است که همه بر محور آن میگردند و در صورت اهمال و اخلال در انجام آن، مضمحل (میشوند) و از میان میروند. از این جهت، مدح و ترغیب به آن، در آیات و اخبار به کرات آمده (است) که عاملین به آن صالحین و تارکین آن ملعون معرفی شده اند.