حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند:
هر روز بلکه هر روز و شب نماز استغاثه به امام زمان بخوانید و هر روز صبح زیارت آل یس را با توجه و تضرع بخوانید و اگر موفق به ترک شدید این توسلات را رها نکنید و خیالتان به ترک چند روزه مطمئن نشود باید دست از توسل و تضرع برندارید.
مرحوم استاد علامه طباطبایی تابستان ها به مشهد مشرف می شدند، و معمولشان این بود که پنجشنبه ها و جمعه ها از ساعت 9 تا 11 می نشستند، و مردم به دیدنشان می رفتند. هرکس هر سؤالی داشت می پرسید، و جواب می شنید، و البته گاهی با لهجه ای شیرین می فرمود: نَمی دانم.
در یکی از این روزها خدمتشان بودم. دیگران هم بودند. کسی گفت که امام زمان علیه السلام را به هیچ وجه نمی توان ملاقات کرد. ایشان چیزی نفرمود. چند دقیقه ای مجلس به سکوت گذشت. بعد ایشان شروع به صحبت کردند، و گفتند: مشایخ ما می فرمودند: آیت الله میرزا ابوالقاسم قمی به عتبات مشرف شده بود. ناگزیر دید و بازدید انجام می شد. آیت الله سید محمد مهدی بحرالعلوم که مرجعیت درس و تدریس نجف را به عهده داشت، به دیدن ایشان آمد. چند روزی گذشت. میرزا می خواست به بازدید ایشان بیاید. وقتی را انتخاب کرد که در محضر ایشان کمتر کسی باشد. در این مجلس بعد از گفتگوها و تعارفات رسمی میرزا به ایشان گفت: آقا مراتب و مقامات معنوی شما قابل انکار نیست، و اخبار آن عالم گیر است بنابراین شما چیزی را انکار نکنید. فقط برای ما بفرمایید که چطور شد؟ کی شد؟ چه جور شد که شما به این مقامات رسیدید؟
در ارتباط با اهداف و انگیزه هاى قیام امام حسین(علیه السلام) تحلیل گران، تفسیر و تحلیل هاى مختلفى ارائه داده اند و برخى از این تحلیل ها که عمدتاً از سوى مستشرقان و یا ناآگاهان از حقیقت دین و جوهره اسلام ارائه شده است، دور از واقعیّت مى باشد و با مبانى اعتقادى امام حسین(علیه السلام) ناسازگار است.
برخى از تحلیل ها نیز، یک جانبه و با نگاه به پاره اى از کلمات آن حضرت است و همه جانبه نیست.
امّا بهترین راه این است که به سراغ سخنان و خطبه هاى خود آن حضرت ـ به طور جامع ـ برویم و با استفاده از کلمات سالار شهیدان، انگیزه هاى آن حضرت را جستجو کنیم.
فصل 1 : احیاى آیین خدا و نجات اسلام از چنگال بدعت ها
به یقین نهضت خونینى همچون نهضت کربلا و استقبال امام حسین(علیه السلام) از همه حوادث شکننده آن و پذیرش شهادت خود، یاران و فرزندان و اسارت زنان و کودکانش، نمى تواند مسأله ساده اى باشد.
باید مطمئن بود که آن امام بزرگوار و یاران گرانقدرش به دنبال هدفى مهم بودند که تقدیم جان و مال و پذیرش هر نوع سختى و آزار را براى آنان سهل و آسان مى کرد. هدفى که والاتر از سرمایه هاى زندگى مردانى همچون حماسه سازان کربلا بود.
3. شرح صدر و صبر و حوصله
وسعت وجودی و بزرگی و عظمت روح، بهتر فهمیدن و شناختن رسالت، تحمل انسان را افزایش می دهد. اگر شرح صدر و تحمل کافی نباشد، ممکن است شخص ناصح با یک سخن زشت یا برخورد نادرست، از کوره در برود و از خودش واکنش نشان دهد. حضرت موسی(علیه السّلام) نیز در مقام نصیحت فرعون از خداوند درخواست شرح صدر می کنند.[3]
یازده فایده برای انجام امر به معروف و نهى از منکر، حتى اگر اثر نکرد:
۱) گاهی امر و نهی ما امروز اثر نمی کند، ولی در تاریخ روی فطرت و قضاوت دیگران اثر دارد. چنان که امام حسین علیه السلام در راه امر به معروف و نهی از منکر شهید شد، تا وجدان مردم در طول تاریخ بیدار شود.
۲) گاهی امر و نهی، فضا را برای دیگران حفظ می کند. چنان که فریاد اذان مستحب است، گرچه شنونده ای نباشد؛ ایستادن به هنگام قرمز شدن چراغ راهنمایی لازم است، گرچه ماشینی نباشد. زیرا حفظ قانون و فضای احترام به قانون لازم است.
۳) گاهی امر و نهی ما، گناهکاران را از گناه باز نمی دارد؛ ولی گفتن های پی در پی، لذت گناه را در کام او تلخ می کند و لااقل با خیال راحت گناه نمی کند.
۴) برای حفظ آزادی باید امر و نهی کرد؛ زیرا نگفتن، جامعه را به محیط خفقان و ترس و سکوت تبدیل می کند.
خداوند بزرگ به یکى از پیامبرانش چنین فرمود:
فردا هنگامى که صبحگان بر تو دمید،
بانخستین چیزى که روبهروى شدى، آن را بخور و دومین چیز را پنهان کن و سومى را
بپذیر و ازآن استقبال کن و چهارمى را مأیوس نکن و از پنجمى بگریز!
آن پیامبر، وقتى شب را به صبح رساند،
حرکت کرد که با کوهى بزرگ و سیاه روبهرو شد؛ پس ایستاد و گفت: پروردگارم به من
دستور داده که این کوه را بخورم؛ سپس حیران و سرگردان ماندو به وجدان خود مراجعه
کرد و گفت: پروردگار بزرگ و باعظمت، فرمانى را که توان انجام آن را نداشته باشم،
به من نمىدهد؛ پس به طرف آن کوه، بزرگ سیاه به راه افتاد؛ تا آن را بخورد. هنگامى
که به آن نزدیک شد،
آیت الله مجتبی تهرانی از علمای اخلاق عملی و استاد اخلاق در بین مردم شناخته می شدند؛ ایشان که از مراجع عظام تقلید و از شاگردان مبرّز مکتب فقهی، اصولی، فلسفی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی(ره) بود، هفته گذشته در سن 80 سالگی و با بیش از 30 سال کرسی دروس اسلامی در حوزه علمیه تهران دار فانی را وداع گفت. در این مجموعه سر فصل هایی همچون، "تربیت در محیط خانوادگی"؛ "تربیت در محیط رفاقتی"، "تربیت در محیط آموزشی"، "تربیت در محیط شغلی"، "حیا در بعد تربیتی" و "تربیت و مربیان تربیتی" دیده می شود، که به صورت فایل pdf در معرض علاقه مندان به این عالم بزرگوار قرار گرفته است.
در قسمتی از بخش "تربیت در محیط خانوادگی" آمده است: "ما درمعارفمان این را داریم که شما در ارتباط با خانوادهتان، خاندانتان به طور کلّی، بیشترین سعی و کوششتان را برای مسائل مادی او نگذارید! بلکه از این طرف بیشترین هَم تو، تربیت او باشد. چون او
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به ابوذر فرمود: طوری عبادت کن مثل اینکه خدا را می بینی. اسم این را احسان می گویند. احسان آن است که شما خدا را طوری عبادت کنی، گویی او را می بینی.در قرآن کلمه محسن آمده است دیگر. قرآن محسنین و متقین رامانند هم توصیف کرده است.محسنین و متـّقین. محسن یعنی صاحب احسان.الان ما صحبتمان در مورد صاحب احسان بود دیگر. صاحب احسان و کرم. فرمودند: الإحسانُ أن تَعبُدَ الله کأنـَّکَ تـَراه. تو خدا را عبادت کنی گویی او را می بینی. این امکان دارد. الان چرا اینطور نیست. اصلا برای ما فرض ندارد. اصلا فرض ندارد. فقط ممکن است خیالی از یک خدای غایبی در خاطر ما بگذرد. دیشب عرض کردیم خدای ما غایب است.یک خدای غایبی داریم، گاهی یادش می کنیم. گاهی. گاهی یاد خدای غایبی می کنیم. فرمودند: الدعا مُخُّ العِبادَة.دعا مخّ عبادت است. به خاطر اینکه اگر خدا مرحمت کند، گاهی همه ماها یک وقت در یک مناجاتی، یک کمی حضور را احساس کنیم. یک کم. به این دلیل دعا از همه عبادتها برتر است. گفتند مخّ عبادت. فرمودند که احسان این است که خدا را عبادت کنی کَأنّک تَراه گویی او را می بینی. این یک مرحله است. یک مرحله بالاتر هم دارد آقا. آن مرحله بالاتر این است که دیشب هم عرض کردیم.امیرالمؤمنین جمله ای فرمود که سفره اش برای ماهم پهن است. این سفره امامت برای هیچ کس پهن نیست. سفره رسالت، منصب رسالت، برای هیچ کس نیست.